تخم افشاندن (سِ تَ) تخم ریختن. تخم انداختن. تخم در زمین افکندن ادامه... تخم ریختن. تخم انداختن. تخم در زمین افکندن لغت نامه دهخدا
تخم افشاندن بذرافشاندن، بذر ریختن، تخم کاشتن، زراعت کردن ادامه... بذرافشاندن، بذر ریختن، تخم کاشتن، زراعت کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد